گفتگوی ردکات با اسما ابراهیم‌زادگان درباره فیلم کوتاهش منطقه

اسما ابراهیم زادگان متولد ۱۳۶۵، لیسانس کارگردانی تاتر، دستیار اول و برنامه ریز فیلم سینمایی« ماهی و گربه» ۱۳۹۲، دستیار اول و برنامه ریز فیلم سینمایی «هجوم» ۱۳۹۶، برنامه ریز فیلم سینمایی «تومان» ۱۳۹۷، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «حفره مشترک» ۱۳۹۵، برنده جایزه بهترین فیلم، فیلم‌ برداری، فیلمنامه اقتباسی در سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران، بهترین فیلم از نگاه هنر و تجربه در سی‌ و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران. بهترین فیلم، بهترین فیلم برداری در پنجاه و چهارمین جشنواره منطقه‌ای، بهترین کارگردانی از جشنواره موج، کسب رتبه سوم در بخش کتاب و سینما در سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران، نامزد بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین صداگذاری، بهترین فیلم برداری، و برنده بهترین فیلمنامه اقتباسی در هفتمین جشن خانه سینما ( ایسفا)، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «‌منطقه» ۱۴۰۰، نامزد بهترین کارگردانی ، بهترین فیلم نامه در سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، نامزد بهترین صداگذاری، بازیگری، تدوین در دوازدهمین دوره جوایز اکادمی ایسفا. 

ردکات: ابتدا توضیح دهید چطور وارد سینما شدید و در بستری که کار هنری و فیلم‌سازی امری پیچیده و بحران‌ساز برای زنان است چه اتفاقی افتاد که مدیوم سینما و کارگردانی و نویسندگی را انتخاب کردید؟

اسما ابراهیم زادگان

 اسما: علاقه من به سینما به دوران کودکی برمی‌گردد. از همان  ابتدا سینما  تاثیری زیادی در من گذاشته بود. که بخشی از آن مربوط می‌شد به آیین سینما رفتن، تاریکی سالن و دیدن قصه‌ای روی پرده‌ای بزرگ و سکوت همه تماشاچیان برای دنبال کردن قصه. پدرم علاقه‌مند سینما بود و سینما رفتن عادت خانواده ما. مثلا یادم می‌آید  فیلم‌های « لیلا » داریوش مهرجویی و « روسری آبی » رخشان بنی‌اعتماد را در کنار فیلم‌های که آن زمان مربوط به سن من می‌شد را می‌دیدم. مدارس هم عادت اردوی سینما رفتن را در برنامه خودشان داشتند که آن هم  لذت دیگری داشت.  در دوران کودکی و نوجوانی من فیلم‌های هنری و متفاوت با دیگر جریان‌های در حال رشد، از شبکه چهارم پخش می‌شد که دیدن آن‌ها هم در من بی‌تاثیر نبود. تلویزیون همه چیز بود در نبود اینترنت و شبکه‌های اجتماعی. من در دانشگاه کارگردانی تاتر خواندم و خیلی زود وارد سینما شدم. علاقه به خلق کردن و به  اشتراک گذاشتن  آن چه در سرم می‌گذشت،‌ آنقدر زیاد بود که دشواری مسیر به چشم نمی‌آمد. یا در واقع دشواری مسیر به لذت تمام شدن و دیدن فیلم روی پرده بزرگ نقره‌ای می‌ارزید و می‌ارزد.  

ردکات: در فیلم منطقه با ما وضعیتِ فیلم در فیلمی مواجهه هستیم که سرگردانی بازیگر فیلم و رابطه پیچیده او در حد فاصل بازی مقابل دوربین و رابطه عاطفی‌اش را شاهدیم. چطور این ایده به ذهن شما رسید؟

اسما: ایده فیلم منطقه مسئله‌ی غیاب، نبودن و فقدان است و چگونگی مواجه شدن با این عدم حضور. انگار که اصلی وجود داشته باشد و در غیاب آن اصل، بدلی  راه را ادامه دهد. من به دنبال داستانی برای این ایده می‌گشتم و در مسیر نوشتن و خط زدن به بازیگری و صحنه رسیدم که بیشترین پتانسیل را برای ایده من داشت. در واقع سینما ( به معنای ساختگی بودنش)  نقش پذیرفتن و اجرای آن توسط بازیگر همان چیزی بود که من می‌خواستم. بازیگری که نقش بازیگر مرده را بازی می‌کند. نقش در نقش.  یک دایره ناتمام. خود نقش که به خودی خود واقعی نیست و شمایلی از قصه‌ای‌ست که ممکن است اصلا واقعی نباشد. من در داستان‌هایم و فیلم قبلی هم به شکل دیگری همین ایده را دنبال می‌کنم.

ردکات: سرآغاز این تضاد و تناقض بین آنچه که هستیم و آنچه که انتظار دارند باشیم آیا از بستر جامعه‌ی مردسالاری نیست که همواره زنِ دستِ ساز خود را خواهان است؟ در فیلم شما زن تلاش داشت عاملیت نقش خودش را در دست بگیرد اما تضاد با آنچه که از او انتظار می‌رود تناقض پیچیده‌ای را برای او رقم زده بود. نظرتان در این مورد چیست؟ 

اسما: در قدم اول فارغ از مسئله زن و مرد  بیشتر به تنهایی بازیگر در جلوی دوربین فکر می‌کردم. موقعیتی که در آن  همه وانمود می‌کنند با بازیگر مرده ( سیما) صمیمی بوده‌اند و ناراحتند از نبودش، ما نمی‌دانیم که چقدر این موضوع حقیقت دارد. کاراکتر علی به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید «‌ هیچ کس دلش نمی‌خواد به گذشته برگرده.» و در لایه بعدی این که چطور سونیا با آموزه های مرسوم برای خوب بودن، سعی دارد تا نقش را برای خود کند. مسئله سیگار نکشیدن و این که سونیا اشاره می‌کند به این نکته که فکر می‌کرده اگر بگوید سیگار می‌کشد انتخابش نمی‌کند. سونیا راهی ندارد جز این که شبیه به سیما باشد. حق انتخابی برایش نیست.  بودن در پشت صحنه سینما به من کمک کرد تا از تجربیات شخصی‌ام  برای پردازش کاراکتر سونیا و معضلاتی که سرصحنه با آن روبه رو‌ست استفاده کنم.

ردکات: بازیگر در فیلم شما چقدر رهایی استفاده از پتانسیل‌های لحظه‌ای و تغییرات روند فیلمنامه را داشت. بازیگری که قرار است بودن خودش را تجربه کند در برابر آنچه که نیست. در روند این مسیر چقدر بازیگر جلوه‌ای از بودن فیلمساز و نویسنده فیلم بود؟ 

اسما: سوال جالبی‌ست. من ( فیلم ساز ، نویسنده) ، بهاره رازانی که نقش کارگردان را بازی می‌کند و سونیا بازیگری که نقش  کاراکتری به نام سحر را در فیلم بهاره بازی می‌کند که در واقع جایگزین سیما بازیگر مرده شده‌است ، نقش‌هایمان را عوض می‌کنیم و حرفهایی که می‌خواستیم بزنیم را در دهان هم می‌گذاریم. به عنوان مثال،  فیلم در فیلم که  انگار صحنه‌ای از زندگی سیما و علی است  با همان کیفیت رابطه. سفارشی‌ست از من که کارگردان فیلم در فیلم ، بهاره رازنی می‌سازدش، برای پیشبرد داستان در لایه‌ای دیگر. همه چیز از قبل نوشته شده بود. ایده و مدل کاری که می‌کردیم اجازه‌ی آزادی عمل را به ما نمی‌داد ولی نه به آن معنا که حس لحظه ، اتمسفر محیط و انچه که لحظه طلب می‌کند را نادیده بگیرم. یکی از چالش های من و سونیا قسمت های فیلم در فیلم بود که قرار بود بد بازی شود،‌قرار بود سونیا در آنجا بازیگر بدی باشد. به خودی خود کار سختی است، چطور ممکن است بازیگر بدی بودن را بازی کرد، در حالی که بازیگر خوبی هست؟ در حالی که  نباید به نظر بیاید تو ادای بد بودن را درمی‌آوری و باید واقعا بد بازی کنی؟ ما برای ساختن سونیای بی‌اعتماد به نفس از خاطره و حافظه‌مان استفاده کردیم. از روزهایی که شاید در کاری و مسیری خوب نبوده‌ایم و در آخر نینای مرغ دریایی شاید بیشترین کمک را به من کرد. نینا و مونولوگ طلایی‌اش در رابطه با دستها و چگونگی بیگانه بودن  با آنها وقتی روی صحنه است. اینکه چطور روی صحنه انقدر بی‌اعتماد به نفس است که با اجزای بدنش بیگانه می‌شود. 

ردکات: سینمای زنان ایران تحت فشار ساختار قدرت و مردسالاری سیستماتیک برای زنان همواره پیچیده و پر بحران بوده است. چقدر امکانات و نگاه در نسل‌های جدید تغییر کرده و آیا علت تعدد فیلمسازان زن را نوعی مقاومت و مبارزه زنان می‌دانید یا اینکه فضا از جانب سینماگران مرد هم تغییراتی بنیادی کرده است؟ به عنوان فیلمساز اگر بخواهید از وضعیت سینماگران زن نسل جوان صحبت کنید چه نکاتی را دارای اهمیت می دانید؟ 

اسما: این فشار سیستماتیک همیشه بوده و خواهد بود و امیدی به تغییر ناگهانی آن نیست. در واقع همیشه برای سنجش کیفیت کار زنان در هر بخشی در سینما هفت خوان رستمی وجود داشته و دارد؛ در مقابل آن سوی پرچین، حکمرانی مردان؛  کافی‌ست در صندلی‌ات بشینی و بگویی من فیلم‌ساز هستم. نیازی به اثبات آن نیست. سرمایه و عوامل خودشان می‌آیند.  در واقع امید در جای دیگری شکل گرفته است. زنان فیلم‌ساز مسیری تازه‌ای در مقابل سیستم‌های موجود باز کرده‌اند. شاهد فیلم‌های شخصی‌تر و درونی‌تر از آنها  هستیم،  با زاویه دید تازه‌ای که سینما برای حیاتش به ‌آن محتاج است.  فستیوال‌ها و پخش‌کننده‌ها  روی این فیلم‌ها سرمایه گذاری می‌کنند، و این که  چقدرش واقعی‌ست و چقدرش موج سواری‌ست، حائز اهمیت  نیست. مهم این است که فرصتی برای استعدادهایی به وجود می‌آید که از  ابتدا  و همیشه،  شانس حضورشان  نصف فیلم‌سازان مَرد بوده است. 

ردکات: آیا پروژه جدیدی در دست دارید چنانچه مشغول به نوشتن و یا ساخت فیلم جدید هستید کمی در موردش توضیح دهید؟

در حال حاضر مشغول به نوشتن سیناپس فیلمنامه‌ای هستم. فیلمنامه‌ای با موضوع مرتبط با دو فیلم کوتاه قبلی‌ام. ولی این روزها مهم ترین مسئله‌ی هر فیلم‌ساز دغدغه‌مندی چگونه ساختن است. با توجه با شرایط و خفقان بوجود آمده، این که چطور می‌شود فیلمی ساخت که شبیه به چیزی باشد که به آن فکر می‌کنیم نه آن چیزی که مجبوریم به آن فکر کنیم مهم است.  

گفتگوی ردکات با علیرضا خاتمی در مورد فیلم «آیه‌های زمینی»

گفتگوی ردکات با علیرضا خاتمی در مورد فیلم «آیه‌های زمینی»

علیرضا خاتمی نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده‌ای است که به نسل فیلمسازان مهاجر ایرانی تعلق دارد. او در روستایی از ایل خَمسه در جنوب شرقی ایران متولد شد و از کودکی عمیقاً تحت تأثیر سنت‌های شفاهی قصه‌گویی بومی قرار گرفت. آثار خاتمی بیش از هر چیز به ساختارهای قدرت و تلاقی...

گفتگوی ردکات با لیلا اخباری درباره فیلم کوتاهش عوارض جانبی

گفتگوی ردکات با لیلا اخباری درباره فیلم کوتاهش عوارض جانبی

بیوگرافی فیلمساز: لیلا اخباری، متولد ‌۱۳۷۵، نویسنده و کارگردان ایرانی، فارغ‌التحصیل لیسانس ادبیات نمایشی و ارشد سینما. او نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه فیس آف، عوارض جانبی و برای بار دوم را برعهده داشته و به‌عنوان فیلم بردار در آثار کوتاهی چون: شاماران (شرمین...

گفتگوی ردکات با پانیذ خوش نیک درباره فیلم کوتاهش اگر روحی در میانِ ماست. 

گفتگوی ردکات با پانیذ خوش نیک درباره فیلم کوتاهش اگر روحی در میانِ ماست. 

بیوگرافی فیلمساز:ٍ پانیذ خوش‌نیک بازیگر و کارگردان ایرانی متولد 14 بهمن ۱۳۷۱ است. او در ابتدا در رشته دندان‌پزشکی در دانشگاه شهید بهشتی تهران تحصیلات خود را به پایان رساند و در حال حاضر مشغول ادامه تحصیل در رشته ادبیات نمایشی در دانشگاه سوره است. پانیذ فعالیت بازیگری...

گفتگوی ردکات با عاطفه صالحی درباره فیلم کوتاهش جاده موج می­زند.

گفتگوی ردکات با عاطفه صالحی درباره فیلم کوتاهش جاده موج می­زند.

بیوگرافی فیلمساز:ٍ عاطفه صالحی، متولد ‌۱۳۶۷، نویسنده و کارگردان ایرانی، فارغ‌التحصیل ادبیات نمایشی و هنرآموخته فیلمنامه‌نویسی زیر نظر ناصر تقوایی و سعید عقیقی است. او نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه جاده موج می‌زند، گذر، هستم و آن شب یلدا بود را برعهده داشته و...

نقدی بر پنج فیلم کوتاه به کارگردانی پنج فیلمساز زن جوان ایرانی

نقدی بر پنج فیلم کوتاه به کارگردانی پنج فیلمساز زن جوان ایرانی

نویسنده: گلبو فیوضی این پنج فیلم صدای امروز زن ایرانی‌ست. دریچه‌ی کوچکی که از پس سال‌های بسیار توانسته برای خود باز کند تا جهان را آن شکلی که دوست دارد ببیند، روایت کند، برایش رویا بپردازد و سرانجام خالق جهانی شود که روزی غیر ممکن بود. پنج فیلم به انتخاب مانیا اکبری...

درباره فیلم «پوست» به کارگردانی برادران ارک (بهمن و بهرام)

درباره فیلم «پوست» به کارگردانی برادران ارک (بهمن و بهرام)

نویسنده: پویا خازنی اسکوئی فیلم «پوست» به کارگردانی برادران ارک (بهمن و بهرام) در سال 1397 ساخته شده است و زمان اکران آن 3 سال بعدتر یعنی در سال ۱۴۰۰ بوده است. پیش از این فیلم، «سویوق (سرما)» نخستین اثر بلند آن‌ها بود که در سال ۱۳۹۵ ساخته شد و البته نباید فراموش کنیم...

هنر غیرداستانی  گفت‌وگویی درباره معنای روانکاوی و نویسنده بودن با آدام فیلیپس

هنر غیرداستانی گفت‌وگویی درباره معنای روانکاوی و نویسنده بودن با آدام فیلیپس

پاریس ریویو، شماره ۲۰۸، بهار ۲۰۱۴ آدام فیلیپس Adam Phillips)) را شاید بتوان مهمترین جستارنویس روانکاو زنده دنیا دانست. او در سال ۱۹۵۴ در کاردیف ولز، متولد شد. فیلیپس در آکسفورد تحصیل کرد و در آنجا به مطالعه ادبیات انگلیسی پرداخت. بعدها به عنوان روان‌درمانگر کودک آموزش...

در باب اضطراب آزادی

در باب اضطراب آزادی

نوشته امین پاک‌پرور لیبیدو را می توان نیروی عاطفی انسان در بروز عشق نامید که ابتدا از محبت فرد نسبت به خودش نشأت گرفته و سپس به دنیای بیرون گسترش می‌یابد. عشق ورزیدن به فرد یا شیء دیگر شکلی از بسط نیروی لیبیدو به دنیای بیرون است، تا آنجا که مرگ یا جدایی از یار پایانِ...

گفت‌وگویی بین ردکات و ایارا لی کنشگر و فیلمساز فمینیست 

گفت‌وگویی بین ردکات و ایارا لی کنشگر و فیلمساز فمینیست 

مترجم: مانا بهزاد  ایارا لی یک برزیلیِ کره‌ای تبار، کنشگر، فیلمساز، و همینطور مدیر و بنیان‌گذار شبکه مقاومت فرهنگی (Cultural Resistance Network) است. این سازمان برای ترویج اتحاد جهانی، از آشوبگران فرهنگی، آموزگاران، کشاورزان و هنرمندانی که با رویکردهای خلاقانه و...

 گفتگوی ردکات با مهدخت مولایی در مورد فیلم کوتاهش هما

 گفتگوی ردکات با مهدخت مولایی در مورد فیلم کوتاهش هما

مهدخت مولایی فارغ التحصیل رشته ی صنایع دستی در دانشگاه هنر تهران است. او حرفه ی خود را با بازیگری شروع کرد و در این سالها موفق به دریافت جوایزی از جمله جایزه ی جشنواره ی فیلمهای مستقل برزیل شد. او همچنین کاندید استعداد نو ظهور آسیا از جشنواره ی بین المللی فیلم شانگهای...