گفتگوی ردکات با سپیده برنجی درباره فیلم کوتاهش «رآی»

سپیده برنجی، شاعر، نویسنده، کارگردان، مدرس و مدیر مدرسه فیلم ماجرا است. او دانش آموخته رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی و رشته سینما در مقطع کارشناسی ارشد است. فیلم کوتاه او «رآی» برگزیده جشنواره‌های مهم فیلـم کوتـاه ایـران و بیش از ۴۰ جشـنواره بیـن‌المللی از جملـه جشـنواره های معتبری چـون شصتمین دوره جشنواره فیلم زلین (یکی از مهمترین و قدیمی‌تریـن جشـنواره‌های فیلم کودک و نوجوان دنیـا)، چهل و ششمین دوره جشنواره بین‌المللی آتلانتا (واجد شرایط اسکار)، سـی و هشتمین دوره جشنواره فیلم Alekino ،بیست و دومین دوره جشنواره بین‌المللــی فیلم زنــان سئول، چهل و نهمین دوره جشنواره فیلم Sehsuchte (مهمترین جشنواره فیلم‌هــای دانشجویی اروپــا)، سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم اشلینگل و بسیاری جشــنواره‌های دیگر شــد و موفــق شــد در ســی‌امین دوره جشنواره بین‌المللــی فیلم کودک و نوجوان دیور سـینه، جایزه بهترین فیلـم کوتـاه داستانی را از آن خود کند. همچنین این فیلم، دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن را از جشنواره فیلم نهال را نیز بــه دســت آورده‌است. آخرین فیلم سپیده برنجی، “زاغی” به تهیه کنندگی بهنام بهزادی، در حال پخش بین‌المللی است.

خلاصه فیلم:

رایا دختربچه نه ساله و خانواده‌اش مجبورند خانه‌شان را تخلیه کنند اما رایا فکر می‌کند همیشه برای هر چیزی راهی وجود ندارد.

ردکات: چطور شد تصمیم گرفتید به پشت دوربین بروید و روایتگر داستان ذهنی خودتان باشید و فعالیت در سینما را به عنوان کارگردان آغاز کنید؟ 

پیش از آنکه فیلم بسازم، در دنیای ادبیات و خصوصا شعر فعالیت داشتم اما به تدریج احساس کردم نیاز دارم شعرهایم را ببینم، بشنوم و تصاویر ذهنی‌ام را به عینیتی سینمایی بدل کنم. کم کم سینما خانه من شد. در آن خانه می‌توانستم رویای ساختن بازیگوشانه‌ترین و خیال‌پردازانه‌ترین تصاویر ذهنی‌ام را ممکن کنم، تصاویری که شاید برای سالها دست از سرم بر نمی‌داشتند و نمی‌دانستم با آنها چکار کنم، ناگهان در سینما جای خودشان را پیدا می‌کردند. علاوه بر آن، ساختن فیلم فرصتی بود برای آنکه شخصیت‌هایی را خلق کنم که می‌شناسمشان و به آنها باور دارم. خصوصا کودکان، نوجوانان و زنانی که در خیالم زندگی می‌کنند و برای نزدیک شدن به آنها و ساختنشان در سینما تلاش می‌کنم. 

ردکات: درفیلم «رای» ما با دختران نوجوانی روبرو هستیم که در خیابان با ماسکهایی سرگردان هستند. ایده‌ی این بخش چطور به ذهنتان رسید و رابطه بدن و زن و محدودیت شهری برای جامعه‌ی زنان در این فیلم برای شما چقدر اهمیت داشت؟ 

قرار بود این دختران نوجوان که همه دانش آموزان خود من در مدرسه‌ای بودند که درس می‌دادم، یک گروه شورشی واقعی باشند؛ با همه مناسبات و ویژگی‌هایی که هر گروه این چنینی باید داشته باشد. ماسک، نقشه، آدامس، موسیقی و وسایلی برای خرابکاری. 

بیش از هر چیزی می‌دانستم که آنها قرار است زیر اصول و قواعد بزنند و معلمشان را به عنوان نماینده قدرت به چالش بکشند. آنها باید شورش می‌کردند اما نباید کسی آنها را شناسایی می‌کرد. بنابراین در ابتدا تنها به این نکته فکر کرده بودم که ماسک نه تنها آنها را به عنوان یک گروه شورشی معرفی می‌کرد بلکه باعث می‌شد شناسایی نشوند. خیلی جالب است که به مساله بازنمایی زن و رابطه‌اش با شهر و محدودیت‌های شهری اشاره کردید. این مساله هنگام ساخت این فیلم به شدت ذهن مرا درگیر کرده بود. من «رآی» را برای پایان نامه‌ام در رشته سینما ساختم و متن پایان نامه‌ام درباره برهم کنش جنسیت زنانه و فضاهای شهری بود. بنابراین قطعا این موضوع برای من اهمیت داشت اما در طول ساخت فیلم ابعاد پیچیده‌ای به خود گرفت.

سپیده برنجی

اگرچه از ابتدا قرار بود رایا در خانه حجابی نداشته باشد اما روز اول فیلمبرداری، وقتی اولین برداشت را از بچه ها در حال دویدن در پارک گرفتیم، همه مقنعه به سر داشتند. احساس کردم چیزی غلط است و از آنها خواستم مقنعه‌هایشان را بیندازند. بدون مقنعه بیشتر شبیه خودشان در زندگی واقعی بودند. دهن کجی‌ای که بچه‌ها هر روز نسبت به سیستم آموزشی و حجاب اجباری دارند و این گروه نیز از آن مستثنا نیست.  آنها در خیابان می‌دوند، می‌خندند، ادا در می‌آورند، ماشین معلمشان را ویران می‌کنند، گویی خیابان را از آن خود می‌دانند اما همچنین مجبورند ماسک بگذارند، چرا که می‌ترسند کسی آنها را بشناسد و نگذارد این چنین آزادانه عمل کنند. این بازی را اما در نهایت رایا می‌شکند، وقتی در انتهای سکانس خرابکاری، ماسکش را در می‌آورد و متفکرانه به نتیجه کارشان نگاه می‌کند.

ردکات: ما در فیلم با نسلی مواجه هستیم که خارج از نظم‌های تحمیل شده‌ی اجتماعی در تلاشند تا خیال‌هایشان را با تخیل وسعت بخشند و به آرمانهایشان دست پیدا کنند. چطور شما به این فرم از روایت‌گری رسیدید؟  

همانطور که گفتم من سالها معلم مدرسه بودم و این نسل را خیلی خوب تماشا کرده‌ام. آنها به معنای واقعی کلمه توان و جسارت واقعیت بخشیدن به خیالهایشان را دارند و البته در این مسیر بیشتر از نسلهای گذشته بلدند فکر کنند و فکرهای خودشان را به چالش بکشند. یادم است یک بار در خیابان راه می‌رفتم و اتفاقی دست در جیبم کردم و تکه کاغذ کوچکی را پیدا کردم. کاغذ متعلق به یکی از تمرین‌های کلاسی‌ام در مدرسه بود. روی کاغذ با خط یکی از دانش آموزانم نوشته بود: “من می‌تونم همه چیزو تغییر بدم.” یادم است با دیدن این جمله با دستخطی کودکانه پشتم لرزید و واقعا فکر کردم آنها می‌توانند همه چیز را تغییر دهند.  واقعا هم در طول سالهای تدریسم بارها با این حقیقت روبرو شدم. آنها می‌دانند مقام معلم مقامی قدسی نیست و می‌توانند آن را به چالش بکشند، آنها می‌دانند که می توانند اعتراض کنند، ایده‌ها و افکارشان را آزادانه بیان کنند، خیالشان را محدود نکنند و در نهایت بلدند سوال‌های خوبی بپرسند و برای پیدا کردن جوابش تلاش کنند. من سعی کردم همه اینها را در کنار تصویری که از خود کودکم در ذهن دارم کنار هم قرار دهم و این داستان را روایت کنم.

ردکات: آنچه که در فیلم امیدوار کننده است نسل نوجوانی‌ست که قرار است ساختارها را تغییر دهد و در جامعه‌ای ناامید و افسرده تخیل را تمرین کند. کار کردن با نسل نوجوان و کودک در فیلم چگونه بود؟ چطور توانستید از زاویه و جهان آنها روایت کنید؟ 

فکر می‌کنم در سوال قبلی کم و بیش به این سوال جواب دادم. کار کردن با این بچه‌ها برای من بسیار آسوده و لذت بخش بود. آنها دانش آموزان خودم بودند و خیلی خوب می‌شناختمشان. حتی فیلمنامه را از ابتدا با تصور اینکه قرار است رایا آن را بازی کند نوشته بودم و خودش دقیقا شبیه رایای فیلم، باهوش و توانمند بود. بنابراین اسم کاراکتر اصلی، اسم فیلم و حتی کانسپت فیلم از رهگذر خود رایا و بقیه دانش‌آموزانم بیرون آمده بود. همه آنها آنقدر باهوش و مشتاق بودند که اگرچه هیچکدامشان پیش از آن حتی به بازیگری فکر هم نکرده بود اما توانستند به خوبی از پس ایفای نقش ها بربیایند. شاید هم نزدیکی فیلمنامه به جهان این بچه ها باعث شده بود که خیلی راحت بتوانند خودشان را در فضای این فیلم پیدا کنند.

ردکات: آيا پروژه‌ای و فیلم جدیدی در دست دارید ؟ کمی در مورد فیلم جدید صحبت کنید. آیا مجددا به جهان و تخیل کودکان و نوجوانان پرداختید؟ 

بله سال گذشته فیلم جدیدی به اسم «زاغی» ساختم که اکنون در پروسه پخش است. «زاغی» نیز داستان دختری نوجوان است و همچون «رآی» در جهانی میان واقعیت و خیال اتفاق می‌افتد؛ با این تفاوت که بیشتر به شکلی از رئالیسم جادویی نزدیکی دارد تا فانتزی. زاغی مانند رایا دختری آزاد و کنشگر است که پیشنهادی امیدوارانه برای زندگی دارد اما در جهانی بسیار تاریک تر از فیلم “رآی” اتفاق می افتد. دنیای ذهنی کودکان و نوجوانان یکی از از دغدغه‌های اصلی من در فیلمسازی است و فکر می‌کنم قرار است بیشتر از اینها به این دنیا و شخصیت‌هایش بپردازم.

جستار در باب زیست دوگانه‌ی زن جنوب جهان در آثار لاریسا سنسور

جستار در باب زیست دوگانه‌ی زن جنوب جهان در آثار لاریسا سنسور

نویسنده: مریم شایسته (نویسنده تحریریه مدرسه فیلم ماجرا) من جهان فیلم‌های لاریسا سنسور را با عینک دو دیدی می‌بینم که تجسم روایت‌ دوگانه‌ها و دوگانگی راوی است. او هر چند در نسلی متفاوت و جغرافیایی دیگر دنیا را تجربه کرده است، اما کند و کاو در فیلم‌هایش گویی ترجمه‌ی جهان...

اشباح آشنا: هانتولوژی و ارواحی که خاطراتمان را تسخیر کرده‌اند

اشباح آشنا: هانتولوژی و ارواحی که خاطراتمان را تسخیر کرده‌اند

نویسنده: مائده معینی (نویسنده تحریریه مدرسه فیلم ماجرا) فرقی نمی‌کند، حتی اگر هیچوقت هیچ روحی زیر تخت‌خوابت نبوده، آن‌ها بالاخره یک‌ جایی آن اطراف حضور داشته‌اند.  اشباح آشنا (۲۰۲۳)، لاریسا سنسور اشباحِ آشنا (۲۰۲۳)، مستند ۴۰ دقیقه‌ایِ ساخته‌ی لاریسا سنسور و سورِن...

گفتگوی مانیا اکبری و حسام یوسفی با بهمن و بهرام ارک در مورد دو فیلم حیوان و پوست 

گفتگوی مانیا اکبری و حسام یوسفی با بهمن و بهرام ارک در مورد دو فیلم حیوان و پوست 

مانیا: ارسطو با نگاه کردن به انسان و تحلیلِ او به دو بعدِ تفکر و جسم، انسان را حیوان ناطق تعریف کرد. فردریش نیچه را می‌توان در زمره‌ی اندک فیلسوفانی دانست که در سنت فلسفی غرب، برای بیان مقاصد و اهداف ژرف خود از تمثیل‌ها و تشبیه‌های حیوانی بهره جسته است. باید توجه داشت...

تصویر خاورمیانه از نگاه خاورمیانه، بررسی فیلم دیوار صوتی

تصویر خاورمیانه از نگاه خاورمیانه، بررسی فیلم دیوار صوتی

پرنیان مصطفوی- نویسنده تحریریه مدرسه فیلم ماجرا فیلم دیوار صوتی، به کارگردانی احمد غصین به موضوع جنگ حزب‌الله لبنان و اسرائیل در سال 2006 می‌پردازد. این فیلم جوایز ویژه‌ای از جمله جایزه‌ی بهترین فیلم هفته‌ی منتقدان جشنواره‌ی فیلم ونیز را از آن خود کرده است.  در این...

نبرد بدون سنگر – خانه بدون سرپناه

نبرد بدون سنگر – خانه بدون سرپناه

کاوشی در فیلم «تمام این پیروزی» ساخته احمد غصین نوشته امین پاک پرور - مرداد ۱۴۰۳ فیلم «تمام این پیروزی» اثر احمد غصین، کوششی است در بازآفرینیٍ وضع مردم غیرنظامی در گیر و دار جنگ لبنان به سال ۲۰۰۶. این فیلم با نمایش رنج‌های فردی و جمعی، به بررسی تأثیرات چندوجهی جنگ بر...

انگل فیلمی درباره نهایت

انگل فیلمی درباره نهایت

امین بزرگیان انگل فیلمی است کمیک-تراژیک در ژانری خاص که پیش ازین در فیلم‌هایی چون "Life is Beautiful" اثر روبرتو بنینی (Roberto Benigni) دیده بودیم. در "Life is Beautiful"، بنینی زوج خوشبختی را تصویر می‌کند که پدر شوخ‌طبع خانواده با همسر و فرزندش وارد تراژیک‌ترین...

آندریا لوکا زیمرمان، یک غریبِ راه

آندریا لوکا زیمرمان، یک غریبِ راه

نویسنده: آرمین اعتمادی سینمای آندریا لوکا زیمرمان، اساساً درباره‌ی فضای خالی و روایت‌نشده‌ی بین سطور است. او دست روی انسان‌های رانده‌شده‌ای می‌گذارد که در رسانه، در تاریخ و در هیچ متریال قابل فروش دیگری، اثری از آن‌ها دیده نمی‌شود، گو اینکه وجود ندارند. آندریا...

گفتگوی ردکات با «شادی کرم‌رودی» درباره‌ی دو فیلم کوتاهش « آبی می‌شود و هرگز، گاهی، همیشه » 

گفتگوی ردکات با «شادی کرم‌رودی» درباره‌ی دو فیلم کوتاهش « آبی می‌شود و هرگز، گاهی، همیشه » 

هرگز، گاهی، همیشه، ترنج با دانستن رازی درباره خواهر دبیرستانی‌اش، در برزخ تصمیم‌گیری قرار می‌گیرد. آبی می‌شود، پری سعی دارد تا بر خشونت خانگی که برادرزاده سه ساله‌اش متحمل شده، سرپوش بگذارد. بیوگرافی:  شادی کرم‌رودی، بازیگر و فیلمساز ایرانی،  متولد ۱۳۶۹ در تهران است و...

گفتگوی ردکات با مریم بختیاری درباره فیلم کوتاهش « بالا افتادن »

گفتگوی ردکات با مریم بختیاری درباره فیلم کوتاهش « بالا افتادن »

خلاصه فیلم: شبی در شرکتی که آدم ها به آن خواب سفارش می دهند،خواب مردی مطابق سفارشش پیش نمی رود. مریم بختیاری فیلمساز و بازیگر متولد ۱۹۹۵ در تهران است. او فارغ التحصیل کارشناسی ارشد سینما از دانشکده‌‌ی هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. فیلم کوتاه اول او "بالا افتادن" موفق...

گفتگوی ردکات با پیوند اقتصادی درباره‌‌ فیلم کوتاهش تجزیه

گفتگوی ردکات با پیوند اقتصادی درباره‌‌ فیلم کوتاهش تجزیه

پیوند اقتصادی متولد سال ۱۳۷۵ در تهران و فارغ التحصیل رشته‌ی سینما، گرایش تدوین از دانشگاه هنر تهران و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته‌ی ادبیات نمایشی در دانشگاه تربیت مدرس است. او تجربه‌ی تدوین بیش از ۳۰ فیلم کوتاه و یک فیلم بلند را دارد. تجزیه اولین فیلم به نویسندگی و...