گفتگوی ردکات با پانیذ خوش نیک درباره فیلم کوتاهش اگر روحی در میانِ ماست. 

پانیذ خوش‌نیک

بیوگرافی فیلمساز:ٍ پانیذ خوش‌نیک بازیگر و کارگردان ایرانی متولد 14 بهمن ۱۳۷۱ است. او در ابتدا در رشته دندان‌پزشکی در دانشگاه شهید بهشتی تهران تحصیلات خود را به پایان رساند و در حال حاضر مشغول ادامه تحصیل در رشته ادبیات نمایشی در دانشگاه سوره است. پانیذ فعالیت بازیگری خود را از سال ۱۳۹۵ آغاز کرد و از آن زمان تاکنون در شش نمایش صحنه‌ای، نه فیلم کوتاه و یک فیلم بلند ایفای نقش کرده است. علاوه بر بازیگری، او وارد عرصه کارگردانی نیز شده و به‌ تازگی نخستین فیلم کوتاه خود با عنوان اگر روحی در میان ما هست را کارگردانی کرده است.

خلاصه فیلم:

وقتی گروهی از جوانان تلاش می‌کنند در یک پخش زنده اینستاگرامی به‌صورت ساختگی روح احضار کنند، راز تلخی درباره یکی از آن‌ها فاش می‌شود: اینکه دوستش سالها پیش به طور نا عادلانه ای کشته شده است.

ردکات: در فصلِ اول ویدیویی برای گرفتنِ ویو در اینستاگرام ضبط می­شود که قرار است با ترساندن وایرال شود و موجب تبلیغ. در فصل دوم، واقعیتی در شکلِ اجرایی بازیگران و حوادثی که از آن حرف می­زنند، وجود دارد.  به نظر می آید، قرار است، به مرور به لایه­های گفته نشده­ای از دلِ روابط و تاریخ بیرون بزند. (جمله‌­ی این واقعی ترین دروغ زندگیم بود در نقطه عطفِ داستان یکی از این تکرارهای مهم است.) لطفا درباره­ی مفهوم تکرار شونده ی دروغ و حقیقت در فیلمتان بیشتر بگویید.

پانیذ: یکی از ایده‌های اصلی من در نوشتن فیلم‌نامه، پنهان‌کاری و دروغ است؛ این‌که انسان‌ها مدام به یکدیگر دروغ می‌گویند، حکومت‌ها به مردم دروغ می‌گویند و در نهایت انگار همه از این دروغ لذت می‌برند و به آن رضایت می‌دهند، چون مواجهه با واقعیت اغلب دردناک است.

در جایی از فیلم، نرگس می‌گوید: «چند هفته دیگه لایو می‌ذاریم، می‌گیم همه اینا بازی بوده، ملت حال می‌کنن.»
انگار «جمعیتی» که به آن «مردم» گفته می‌شود، همیشه از دروغ راضی است، چون ساده‌تر، جذاب‌تر و دوست‌داشتنی‌تر از حقیقت است. اما وقتی پای مسئله به “فرد” می‌رسد، آن‌جاست که دروغ می‌تواند به شدت دردناک شود.

ردکات: پایان بندی روی حرفیست که خون بر آن­ها ریخته. اساسا ژانرِ وحشت عناصری شبیه به خون چطور واردِ داستانتان شد؟

پانیذ: انتخاب ژانر وحشت در ابتدا برای من دلایل محتوایی داشت. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که از روح، ماورا و فیلم‌های ترسناک می‌ترسیم، اما در بخش دوم فیلم، واقعیتی آشکار می‌شود که حتی از یک فیلم ترسناک هم هولناک‌تر است؛ چشمی که از حدقه بیرون افتاده و دوستی که مقابل چشم دوستش جان می‌دهد. اما در این نقطه، دیگر با یک «فیلم ترسناک» به معنای ژانری آن روبه‌رو نیستیم.

در بخش اول، کاراکتر به شیوه‌ی کلیشه‌ای فیلم‌های ترسناک دعا می‌کند که روحی نیاید و آسیبی نرساند، اما در بخش دوم با واقعیتی روبه‌رو می‌شود که به‌مراتب ترسناک‌تر از هر روحی است، و حالا حتی آرزو می‌کند همان روح بیاید تا مسئله‌ای تلخ‌تر را حل کند.

در نهایت، وقتی ساختار روایی فیلم به‌طور طبیعی با ژانر وحشت گره خورد، تصمیم گرفتم عناصر کلاسیک این ژانر را—به‌ویژه در بخش اول—به کار ببرم. این نشانه‌های ژانریک سپس به بخش دوم هم کشیده می‌شوند؛ مثلاً گردن مهسا که در بخش اول بریده می‌شود و خونش روی تخته در بخش دوم دوباره دیده می‌شود.

ردکات: به عنوان یک فیلمسازِ مستقلِ زن، از تجربیاتتان برای ساختِ اولین فیلمِ کوتاهتان در ایران بگویید.
پانیذ: در این سؤال، سه محور اصلی وجود دارد: «مستقل»، «زن» و «ایران».

فیلم‌سازی در ایران—به‌ویژه در شرایط کنونی—با همه‌ی سختی‌ها و مسیر سنگلاخی که دارد، برای من همواره راه‌هایی داشته که هر روز امیدوارترم می‌کند. مسیری تازه در حال شکل‌گیری است که روزبه‌روز جان می‌گیرد. در این مسیر، جز مستقل بودن راهی نیست؛ و مستقل بودن در چنین شرایطی هرچند دشوار است، اما شرافتمندانه است

اما درباره‌ی «فیلم‌ساز زن» بودن، راستش همیشه با این نوع پرسش‌ها کمی مشکل داشته‌ام. این‌که هویت فیلم‌سازی‌ام صرفاً به جنسیت تقلیل پیدا کند، خوشایندم نیست. البته به‌خوبی از شرایط دشواری که شما برای زنان در جامعه‌ی جنسیت‌زده‌ی ایران مد نظر دارید، آگاه هستم—و این واقعیت به هیچ وجه قابل چشم‌پوشی نیست. مسئله‌ای است که حتی اگر ساعت‌ها یا روزها هم درباره‌اش صحبت کنیم، باز هم حق مطلب ادا نمی‌شود.

با این حال، مشکلات زنان تنها به فیلم‌سازی محدود نمی‌شود. ما در خیابان، روزانه در حال مبارزه‌ایم؛ و این مبارزه در تمام حرفه‌ها بازتاب پیدا می‌کند—چه فیلم‌ساز باشیم، چه پزشک، چه کارمند، چه خانه‌دار، چه مهندس. این یک مبارزه‌ی انسانی است که زنان و مردان هر دو در آن نقش دارند.

ردکات: در کارگردانی، به خصوص در پارتِ اول، چقدر قصدِ ترساندنِ واقعیِ مخاطبان را داشتید آیا مرزی برای ژانر بودن یا نبودنِ شکلِ کارگردانیِ این فیلم، از قبل تعیین کرده بودید؟پانیذ: صددرصد. از همان ابتدا برای بخش اول فیلم تصمیم داشتم کاملاً از کلیشه‌های ژانر وحشت تبعیت کنم؛ از جمله استفاده از دوربین روی دست، طراحی صدا و موسیقی، تعلیق‌ها و جامپ‌اسکیرهایی که به‌طور مشخص برای ترساندن مخاطب طراحی شده بودند.

با این حال، چالشی که داشتیم این بود که پس از آشکار شدن بخش دوم، مخاطب بتواند در بخش اول نشانه‌هایی از «بازی بودن» را کشف کند. برای همین، در بازی بازیگران تلاش زیادی شد تا مرز بین ترس واقعی و ترس ساختگی حفظ شود. یا مثلاً در صحنه بریدن گردن مهسا، نمی‌خواستیم تصویر واضحی از باز شدن گردن نشان دهیم. به‌جای آن، برشی طراحی شد که تنها با یک پمپ خون قابل توضیح باشد—به شکلی که هم باورپذیر باشد و هم قابل توجیه برای پارت دوم.

ردکات: آیا پروژه جدیدی در دست دارید؟ کمی درباره­ی ادامه­ی مسیرت بگو.

پانیذ:بله، پروژه‌های زیادی دارم. در حال نوشتن فیلم نامه کوتاه و همینطور نمایشنامه هستم. باید ببینیم کدام یک به سرانجام می‌رسد.

ردکات: ایده‌ی اولیه‌ی فیلمنامه چطور در ذهنتان جرقه زد؟

پانیذ: ایده اولیه تلاش من برای ساخت یک فیلم کوتاه موبایلی بود، اما کم‌کم فیلمنامه خودش رشد کرد و بزرگ‌تر شد. ایده اول یک فیلم ترسناک موبایلی به شکل لایو بود که واقعاً روحی احضار می‌شود. در واقع، این ایده ناقص، شکل اولیه و فرم ناتمام پارت اول فیلم کنونی بود.

ردکات: نکته­‌ی مهم در موردِ بازی­ها، یکدست بودنشان است، علی­رغمِ اینکه تعدادِ بازیگرها برای یک فیلم کوتاه زیاد است. درباره­ی شیوه­ی بازی گرفتن‌تان بیشتر توضیح دهید.

پانیذ: ما خیلی تمرین کردیم چون می‌دانستیم روزهای فیلمبرداری به‌خاطر محدودیت بودجه کم است و پروداکشن هم شرایط سختی داشت. حدود پنج ماه تمرین داشتیم. واقعاً خوش‌شانس بودم که بازیگران بسیار همراه و حرفه‌ای کنارم بودند.
در مورد بازیگردانی باید بگویم خودم بازیگر هستم و همیشه برای پیدا کردن راه درست بازیگری، خیلی فکر و مطالعه کرده‌ام. تجربه بازیگری‌ام کمک بزرگی بود تا راحت‌تر بفهمم بازیگر چه نیاز دارد تا مسیرش را پیدا کند. من تلاش می‌کردم این فضا را به بازیگرانم بدهم و آنها خودشان مسیرشان را کشف می‌کردند؛ طوری که گاهی خودم هم از نتایج بازی‌ها هیجان‌زده می‌شدم.

 

گفتگوی ردکات با علیرضا خاتمی در مورد فیلم «آیه‌های زمینی»

گفتگوی ردکات با علیرضا خاتمی در مورد فیلم «آیه‌های زمینی»

علیرضا خاتمی نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده‌ای است که به نسل فیلمسازان مهاجر ایرانی تعلق دارد. او در روستایی از ایل خَمسه در جنوب شرقی ایران متولد شد و از کودکی عمیقاً تحت تأثیر سنت‌های شفاهی قصه‌گویی بومی قرار گرفت. آثار خاتمی بیش از هر چیز به ساختارهای قدرت و تلاقی...

گفتگوی ردکات با لیلا اخباری درباره فیلم کوتاهش عوارض جانبی

گفتگوی ردکات با لیلا اخباری درباره فیلم کوتاهش عوارض جانبی

بیوگرافی فیلمساز: لیلا اخباری، متولد ‌۱۳۷۵، نویسنده و کارگردان ایرانی، فارغ‌التحصیل لیسانس ادبیات نمایشی و ارشد سینما. او نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه فیس آف، عوارض جانبی و برای بار دوم را برعهده داشته و به‌عنوان فیلم بردار در آثار کوتاهی چون: شاماران (شرمین...

گفتگوی ردکات با عاطفه صالحی درباره فیلم کوتاهش جاده موج می­زند.

گفتگوی ردکات با عاطفه صالحی درباره فیلم کوتاهش جاده موج می­زند.

بیوگرافی فیلمساز:ٍ عاطفه صالحی، متولد ‌۱۳۶۷، نویسنده و کارگردان ایرانی، فارغ‌التحصیل ادبیات نمایشی و هنرآموخته فیلمنامه‌نویسی زیر نظر ناصر تقوایی و سعید عقیقی است. او نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه جاده موج می‌زند، گذر، هستم و آن شب یلدا بود را برعهده داشته و...

نقدی بر پنج فیلم کوتاه به کارگردانی پنج فیلمساز زن جوان ایرانی

نقدی بر پنج فیلم کوتاه به کارگردانی پنج فیلمساز زن جوان ایرانی

نویسنده: گلبو فیوضی این پنج فیلم صدای امروز زن ایرانی‌ست. دریچه‌ی کوچکی که از پس سال‌های بسیار توانسته برای خود باز کند تا جهان را آن شکلی که دوست دارد ببیند، روایت کند، برایش رویا بپردازد و سرانجام خالق جهانی شود که روزی غیر ممکن بود. پنج فیلم به انتخاب مانیا اکبری...

درباره فیلم «پوست» به کارگردانی برادران ارک (بهمن و بهرام)

درباره فیلم «پوست» به کارگردانی برادران ارک (بهمن و بهرام)

نویسنده: پویا خازنی اسکوئی فیلم «پوست» به کارگردانی برادران ارک (بهمن و بهرام) در سال 1397 ساخته شده است و زمان اکران آن 3 سال بعدتر یعنی در سال ۱۴۰۰ بوده است. پیش از این فیلم، «سویوق (سرما)» نخستین اثر بلند آن‌ها بود که در سال ۱۳۹۵ ساخته شد و البته نباید فراموش کنیم...

هنر غیرداستانی  گفت‌وگویی درباره معنای روانکاوی و نویسنده بودن با آدام فیلیپس

هنر غیرداستانی گفت‌وگویی درباره معنای روانکاوی و نویسنده بودن با آدام فیلیپس

پاریس ریویو، شماره ۲۰۸، بهار ۲۰۱۴ آدام فیلیپس Adam Phillips)) را شاید بتوان مهمترین جستارنویس روانکاو زنده دنیا دانست. او در سال ۱۹۵۴ در کاردیف ولز، متولد شد. فیلیپس در آکسفورد تحصیل کرد و در آنجا به مطالعه ادبیات انگلیسی پرداخت. بعدها به عنوان روان‌درمانگر کودک آموزش...

در باب اضطراب آزادی

در باب اضطراب آزادی

نوشته امین پاک‌پرور لیبیدو را می توان نیروی عاطفی انسان در بروز عشق نامید که ابتدا از محبت فرد نسبت به خودش نشأت گرفته و سپس به دنیای بیرون گسترش می‌یابد. عشق ورزیدن به فرد یا شیء دیگر شکلی از بسط نیروی لیبیدو به دنیای بیرون است، تا آنجا که مرگ یا جدایی از یار پایانِ...

گفت‌وگویی بین ردکات و ایارا لی کنشگر و فیلمساز فمینیست 

گفت‌وگویی بین ردکات و ایارا لی کنشگر و فیلمساز فمینیست 

مترجم: مانا بهزاد  ایارا لی یک برزیلیِ کره‌ای تبار، کنشگر، فیلمساز، و همینطور مدیر و بنیان‌گذار شبکه مقاومت فرهنگی (Cultural Resistance Network) است. این سازمان برای ترویج اتحاد جهانی، از آشوبگران فرهنگی، آموزگاران، کشاورزان و هنرمندانی که با رویکردهای خلاقانه و...

 گفتگوی ردکات با مهدخت مولایی در مورد فیلم کوتاهش هما

 گفتگوی ردکات با مهدخت مولایی در مورد فیلم کوتاهش هما

مهدخت مولایی فارغ التحصیل رشته ی صنایع دستی در دانشگاه هنر تهران است. او حرفه ی خود را با بازیگری شروع کرد و در این سالها موفق به دریافت جوایزی از جمله جایزه ی جشنواره ی فیلمهای مستقل برزیل شد. او همچنین کاندید استعداد نو ظهور آسیا از جشنواره ی بین المللی فیلم شانگهای...

گفتگوی ردکات با الهه اسماعیلی در مورد فیلم «خونه» 

گفتگوی ردکات با الهه اسماعیلی در مورد فیلم «خونه» 

بیوگرافی کوتاه: فارغ التحصیل کارگردانی سینما. سازنده فیلم های کوتاه «عروسک»،‌ «میشه بغلت کنم»، و «خونه» که در جشنواره های معتبر متعددی در سراسر دنیا نمایش داده شده اند. خلاصه سیناپس خونه: الهه برای کمک به خانوادش برای انتقال به خونه جدید به مشهد میرود، اما امیدوار است...